۱۳۸۹ شهریور ۶, شنبه

درباره ی سفارت آمریکا

دیشب سفارت آمریکا بودم.همان لانه ی جاسوسی.بچه های سپاه دهه ی 60 سیستان و بلوچستان هیئتی راه انداخته اند و هر سال لا اقل یک شب افطار می دهند.در میان شان سردار رادان و آقای صفار هرندی و سردار جاهد (فرمانده ی حال حاضر سپاه بلوچستان ) هم هستند.آقای اشجع ، اولین فرمانده ی سپاه سیستان و بلوچستان و آقای علائی هم دیشب بودند.جو صمیمی و خوبی است.هر سال آقای صدیقی برای شان صحبت می کندو ظاهرا ایشان هم در آن منطقه بوده اند.دیشب به محض ورود رفتم پیششان و قضیه ی آقای احدی را پرسیدم.گفت به این شکل که مطرح شده صحیح نیست.قرار شد بعد از سخنرانی بروم پیششان که صحیح اش را بشنوم که نشد.دیشب گروه اسرا از لبنان هم آمده بوده اند.گروه سرود حزب الله بودند.چند جای دیگر هم در برنامه هایشان بودم.اولین سرودشان لبیک یا خامنه ای بود و دومی لبیک یا نصرالله.

دیشب بالاخره دل زدم به دریا و رفتم داخل سفارت را گشتم.تا انتهای باغ را رفتم. اول فکر کردم خانه ی سولیوان را پیدا کردم که بعد با پرس و جو فهمیدم یک ساختمان دو طبقه ی قدیم خانه ی سولیوان است نه آن که دیده بودم.الان آن جا متروکه و بسته است. البته خود سفارت را هم بسته اند و فقط سازمان ها با هماهنگی قبلی می توانند بازدید کنند.الحق محیط با طراوتی دارد.درختان بلند و سرسبز و آب روان که فکر می کنم از جوی آب کنار سفارت می آید داخل.محیط سفارت با روزهای اول خیلی فرق کرده.این را می شود از ساخت و ساز های سپاه فهمید.سوله و سالن اجتماعات و غذا خوری و غیره و غیره.از یکی از بچه های سپاه شنیدم که از زیر سفارت تا میدان امام خمینی و موزه ی عبرت تونل است.برای انتقال زندانیان سیاسی به اینجا و بازجویی و .... . او می گفت که سولیوان هم از همین راه فرار کرده.البته العهده علی الراوی اما بعید هم نیست.الان هم این تونل هست دیگر.همان مترو.فقط 3 ایستگاه از آنجا تا میدان اما راه است.

سپاه اول سازمان دبیرستانها و هنرستانها را آنجا مستقر کرد که هنوز هم در آنجا ساختمان دارندو بعدها فرهنگی و بنیاد قرآن و عترت و الان هم بسیج دانشجویی آنجایند.

همیشه فکر می کنم که اگر روزی رابطه برقرار شد همین جا را می خواهند بدهند به آمریکا.بعدش چه می شود؟ جذاب است. ما که آن روزهای اول را ندیده ایم.شاید این روزها را ببینیم.

پ.ن : 1. آخرین سند لانه ی جاسوسی این سند است:

سند شماره 4 61

تاریخ : 4 نوامبر 1979 13 آبان 1358

در ساعت یازده پیش از ظهر گروهی از تظاهر کنندگان وارد محوطه سفارت شده اند و به طرف درب ورودی طبقه پایین دفترخانه پیش روی کردند.تمام پرسنل در طبقه بالا هستند ، تفنگداران دریایی در طبقه پایین برای متفرق ساختن تظاهر کنندگان از گاز اشک اور استفاده می کنند.

(مجموعه استاد لانه ی جاسوسی ، جلد 1 ، ص472 )

2. یک نفر اگر باشد و این نقل تاریخی را برایم تایید یا تکذیب کند خوب است که آیا آقای مهدوی کنی قائل به این بود که سفارت غصبی است و نماز در آن باطل؟

3.دوستم امیر حسین بعضی وقتها که بحث سفارت می شود ، زود می پرسد آخه چطوری همه ی اون اسناد و به هم چسبوندن . واقعا ها. مملتکه داریم؟!!

4.لینک جالب در مورد سفارت:

مطلب وبلاگ دستنوشته ها در مورد مساله ی جنسی یکی از اعضای سفارت

دوباره

به نام خدا

دوباره می نویسم.حدودا هفت ماه می شود که ننوشته ام در وبلاگ شخصی ام.از آن جا آمدم اینجا تا به امید خدا شروع کنم.امشب ساعت نُه.